یک سوال همگانی و یک پاسخ
سخن گفتن در میهن ما کاری بسیار سخت و دشوار است، تا چه رسد به نقد و انتقاد و گفتمان. چرا که ما بیش از حد و اندازه (افراط و تفریط) مدافع آزادی بیان و حقوق بشر و از این رقم چیزها هستیم.
به همین خاطر است که همواره باید مراقب باشیم که مبادا سخنی بر زبان بیاوریم و حرفی را بزنیم که یکی از گروههای فُشارِ خفته در پوست میهنپرستی، دینپرستی یا هر پرستی دیگری چون مخالفین و موافقین حکومت جمهوری اسلامی ایران، خدای نکرده با شنیدنش، زبانم لال منافع خودش را در خطر ببیند و آنچنان دلواپس گردد که حاضر شود از هر ابزاری که در توانش است، برای سرکوب «نظری متفاوت» استفاده نماید.
باید مراقب باشیم که مبادا چیزی بگوییم که تودهها چیزی را متوجه شوند که نبایند بشوند، باید مراقب باشیم که مبادا حقیقتی را بیان کنیم، که باعث بر ملا شدن آن دروغها و رسوایی مفسدان و باندهای مافیایی و … بشویم. البته این همه ماجرا نیست، از آن طرف هم باید مراقب باشیم که یهو تبدیل به سوژه موجسواران سیاسی و طوفان توییتری آنها نشویم.
آری خیلیهامون نمونههایش را بارها دیدهایم یا شنیدهایم یا تجربه کردهایم و میدانید که فعلا در جامعهای زندگی میکنیم که گویا یک قانون بیشتر ندارد: یا با مایی یا بر ما! و افسوس چقدر حرف زدن در این فضا سخت است، حتی سختتر از نفس کشیدن در آب و هوای این روزهای تهران، اهواز و ایران.
حال از شما هموطن عزیزم سوال میپرسم، اگر تحت این شرایط، شما بجای من بودید چه کار میکردید؟! اگر شما نیز همچون من و طی مدت شش سال، توسط یک فرقه افراطی از اراذل و اوباش مقیم در فضای مجازی مورد اذیت و آزار قرار میگرفتید آنوقت چه کار میکردید؟ و اگر برای احیای حق و حقوقی که از شما ضایع گشته، ناچار شوید حقایقی تلخی را بیان کنید آنوقت چگونه عمل میکردید؟!
آری من برای آنکه بتوانم خیلی از این موانع را پشت سر بزارم و همچنین نسبت به اتفاقات و واکنشهای آتیاین اوباش کنترل کافی داشته باشم، تصمیم گرفتم که از یک روش عجیب که بر اساس نظریه آشوب بنا نهاده شده بهره بگیریم. یعنی تمامی محتوا و مستندات را به قطعات کوچک یک پازل تبدیل کرده و منتشر کنم. تا بدینگونه بتوانم آهسته و پیوسته یکایک قطعات این پازل را در کنار یکدیگر بچینم و در نهایت آنرا به مجریان قانون ارجاع دهم. خدا را شاکرم که تا امروز هزینه این روش فقط این بود که گفتند من دیوانهام.

در حال آماده سازی این وبلاگ هستیم.😉😎
جامعه شبکهای و تروریسم مجازی
واژه «ترور» در معنای دیگر به معنای ترس و ترساندن است. یعنی به کارگیری خشونت علیه اشخاص، دولتها یا گروهها برای پیشبرد زورمندانه اهداف سیاسی یا عمومی را تروریسم مینامند.
سایبر تروریسم (Cyber terrorism) نیز در حقیقت همان تعریف را دارد، با این تفاوت که این بار هدف متمرکز روی منابع موجود در فضای مجازی مخصوصا منابع انسانی است. سایبر تروریسم میتواند ابعاد داخلی داشته باشد یا شامل موارد بینالمللی شود.

هدف قرار دادن تعداد بیشتری از مردم، استفاده از گروههای رایانهای ناشناخته در سطح بینالمللی، نداشتن محدودیت جغرافیایی، پنهان ماندن هویت، تبلیغ و عضوگیری بینالمللی، گسترش دامنه تروریسم به مسائل مالی بانکی و اقتصادی و خدمات شهری از جمله ویژگیهای سایبر تروریسم است.
اقدامات تروریستی با اهدافی نظیر کسب استقلال از یک دولت، سرنگونی رژیم حاکم و مبارزه علیه برخی جنبههای سیاسی یک دولت صورت میگیرد.
فضای مجازی، محیط الکترونیکی واقعی است که ارتباطات انسانی به شیوهای سریع، فراتر از مرزهای جغرافیایی و با ابزار خاص، در آن به طور زنده و مستقیم روی میدهد و این امکان را فراهم میکند که کنشگر همزمان در هر دو جهان واقعی و مجازی حضور داشته باشد و فراتر از حدود مکانی و زمانی محل استقرار خود به تعامل با سایر کنشگران و تأثیر گذاری بر کنشهای اجتماعی و سیاسی بپردازد.
این تعاملات و ارتباطات الکترونیکی کنشگران (اعم از دولتی و غیر دولتی هم چون افراد و گروهها) به همراه خود ضمن ایجاد فرصتهای مثبت، یکسری تهدیدات نوینی را هم فراروی جوامع و دولتها قرار داده است.
در این میان یکی از مهمترین تهدیدات نوظهور، سایبر تروریسم است و با توجه به تراکم گروههای تروریستی معاند نظام در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران و همچنین مد نظر قرار دادن شرایط وخیم و ناپایدار فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه امروز ایران از یک سو و افزایش چشمگیر نقش کنشگران غیرتخصصی (پوپولیستی) در تهدید آفرینی با بهرهگیری از ظرفیت محیط مجازی، همگی این ضرورت و اهمیت را ایجاب میکند که از نزدیک ابعاد مختلف سایبر تروریسم و سناریوهای احتمالی آنرا از منظرها امنیت ملی و امنیت جامعه مورد کنکاش و بررسی قرار داد.
به همین منظور سلسله مانورهای مهندسی اجتماعی طراحی و اجرا گردید، تا بتوان به روش میدانی به بررسی کاربرد فضای مجازی در اخلال امنیت و ایجاد وحشت در بین مخاطبان توسط گروههای تروریستی و معاند نظام و گروههای افراطی در بستر جامعه را مورد مطالعه قرارداد.
نتایج این تحقیق حاکی از سوء استفاده گروههای افراطی در بکارگیری ظرفیت فضای مجازی؛ برای ترویج هدفمند ابتذال و عادیسازی بداخلاقیها و نابهنجاریها در جامعه و بازتولید خشونت و کمک به گسترش نفاق و اختلافافکنی در میان مردم و در راستای تحریک نمودن مردم به اجتماع و تبانی جهت برهم زدن امنیت ملی» و ارایه خدمات متعدد به خشونتطلبان تروریست میباشد.

امیرعماد میرمیرانی
معروف به «هکر جادی»؛ فعال حقوق ضد بشر؛ فرمانده کل قوای جنبش جعلی آزادی نرمافزار(قبیله آزادی)
دانیال بهزادی
نخالهای با شخصیت علمی!؛ نگهبان قبیله آزادی؛ دست راست جادی
محمدرضا حقیری
امالفساد فضای مجازی، دست چپ جادی، لیدر اراذل و اوباش قبیله
بهداد اسفهبد
کارمند اسبق گوگل و فیسبوک؛ یک شل مغز خود خردمند پندار عَلَفی؛ نابودگر سپاه
سایر اعضای قبیله آزادی
از اراذل و اوباش تا پاچهخواران و مدافعان قبیله آزادی؛ کاسبان و رانتخواران شبکه ملی














